چگونه یک برنامه نویس موفق باشیم؟
اگر از آن دسته افرادى هستید که به دنبال آینده و کسب و کارى پر از انرژى و خلاقیت هستند و اگر شدیداً از انجام کارهاى روتین و کارمند بانک بودن تنفر دارید(!) و اگر دوست دارید کسب و کارى را برگزینید که بدون شک در سال هاى آینده بازار پررونقى داشته باشد، حتماً به برنامه نویسى به عنوان یک شانس مهم توجه داشته باشید.
همواره وقتى به صدر رده بندى پول دارترین مردان دنیا نگاه می کردیم عادت کرده بودیم نام کسى جز بیل گیتس را نبینیم!
برنامه نویس نوجوان و جسور آنقدر در کار خودش پشتکار به خرج مى داد که گاهى وقت ها به خاطر دستکارى زیاد در کامپیوتر دبیرستان شان تهدید به اخراج مى شد و بعد از ورود به دانشگاه هاروارد، طولى نیانجامید که دانست آنجا هم نمی تواند یک برنامه نویس ماورایى را ارضا کند، پس به سمت بازار کار رفت و مایکروسافت را با همکلاسى سابقش (استیو بالمر) تاسیس کرد و شبانه روز در آنجا مشغول برنامه نویسى شد و حتى هفته ها خانه نمى رفت تا مایکروسافت، مایکروسافت شد و بیل جوان به بیل گیتس معروف و موفق تبدیل شد!
البته جز او، برنامه نویسان معروف دیگرى هم بودند که می توانستند در حد و اندازه هاى او به شهرت و دارایى برسند.
استیو جابز مدیرعامل Apple که بسیاری، دستاوردهاى Apple را مدیون تخیل و نوآورى او می دانند و یا چارلز سیمونى خالق نرم افزار Office که کمى جستجو در دست آوردها و دارایی هایش هر انسانی را به برنامه نویس شدن تهییج خواهد کرد!
موسسان Google معروف، لرى پیچ و سرگى برین ، نیز در واقع مهم ترین کارشان برنامه نویسى هسته اصلى موتور جستجوى Google بود و آنها را نیز مى توان برنامه نویسان جسور و موفقى دانست که با پشتکار، یک پروژه دانشجویی دانشگاه استنفورد را به یک غول اینترنتى تبدیل کردند.
و البته از این دست برنامه نویسان موفق، کم نیست و جالب اینکه بسیارى از آنها همگام با موفقیت در برنامه نویسى در زمینه هاى دیگر از جمله تجارت، مدیریت، خلاقیت، فضانوردى و غیره نیز موفق ظاهر شده اند.
برنامه نویسى را می توان شغل قرن بیست و یکم نامید. شغلى که سراسر تخیل، نوآورى، ایده پردازى، تحقیق، خلاقیت و پشتکار را شامل می شود. حال، با این تعاریف، شاید دهان خیلی ها آب افتاده باشد که از همین امروز سراغ برنامه نویسى بروند تا آینده شغلى خود را حسابى تضمین کنند. اما برنامه نویسى شاید در ظاهر شیک و با کلاس باشد اما در باطن گاو نر می خواهد و مرد عمل(!)
قصد ندارم تازه کارها را (البته اگر بشود خودم را کهنه کار نامید) از این شغل هراسان کنم اما با بررسى چند توضیح ساده بر ما عیان می شود که برنامه نویسى بعد از کار کردن در معدن یکى از مشکل ترین و در عین حال، پیچیده ترین مشاغل است!!
پس از توضیحات بیشتر به چند جمله کوتاه توجه کنید :
• برنامه نویسى که پشتکار نداشته باشد، هیچ وقت نخواهد توانست از پس خطاهاى پى در پى بر آید و میدان را خالى خواهد کرد، پس هیچ گاه به موفقیت نخواهد رسید.
• برنامه نویسى که به روز نباشد، با دانش پایه و آکادمیک قبلی اش بدون شک پس از مدتى اندک متوقف خواهد شد.
• هیچ برنامه نویسى به صرف داشتن لیسانس یا فوق لیسانس سر کار نخواهد رفت!
• بسیارى از برنامه نویسان موفق پس از مدتى درخشش سمت های کلان مدیریتی را در اکثر شرکت های IT صاحب می شوند و این خود گویاى اهمیت شغلى آنهاست.
• گرو ه ها و برنامه نویسان کد باز پس از اینکه ما ه ها وقت خود را روى یک پروژه صرف می کنند تا آن را به محصولى درخور و ارزشمند تبدیل کنند، در پایان، نتیجه تمامى تلاش خود را به صورت کاملاً رایگان در اختیار دیگران قرار می دهند!
• بسیارى از برنامه نویسان، پس از مدتى به علت رکود خلاقیت و دانش روز، کار خود را از دست می دهند.
در جملات مطروحه، در می یابیم برنامه نویسى شغلى خاص و در عین حال، متفاوت از مشاغل عادى است که به صورت روزمره با آن سر و کار داریم.
یک بار در کتاب عادت های میلیون دلاری(Million Dollar Habits) برایان تریسى خواندم براى موفقیت در هر زمینه اى از صنعت گرفته تا دانش و هنر و تجارت شما باید حداقل بین 5 تا 7 سال وقت خود را به صورت برنامه ریزى شده و مستمر صرف کنید تا به حد کارشناسی (Expert) دست پیدا کنید.
با توجه به تجربیات خودم نیز، این زمان بسیار معقول و درعین حال دست یافتنى می باشد و غالب اساتید خودم نیز بعد از گذراندن حداقل این زمان به جایگاه و درآمد ایده آل خود دست پیدا کرده اند.
متاسفانه، معمولاً افراد در مواجهه با علوم کامپیوتر و علی الخصوص برنامه نویسى بسیار عجول هستند و شاید رونق کتاب هاى آموزشى تحت عنوان هاى آموزش برنامه نویسى در 24 ساعت و غیره از همین جا نشات گرفته است. پتر نورویج یکى از مدرسان معروف علوم کامپیوتر در همین مورد، جملات معروفى دارد:
« مردم خیلی عجله دارند که در مورد کامپیوترها چیز یاد بگیرند خیال هم می کنند که یادگیری کامپیوتر خیلی آسان تر از یادگیری مسائل دیگر است. وگرنه هیچ کتابی در مورد بتهوون، یا فیزیک کوانتوم یا حتی تربیت سگ، در چند روز وجود ندارد»
براى اینکه ما بتوانیم یک برنامه نویس موفق شویم و به درآمد بالا دست پیدا کنیم، باید بدانیم که با خواندن چند کتاب و مقایسه و بررسى چند نمونه کد نمی شود ظرف چند ماه به یک برنامه نویس موفق که درآمد خوبى هم دارد و صاحب شغل و پست مطمئن در شرکت در خوری هم هست تبدیل شد.
یک برنامه نویس موفق همیشه باید خود را عقب بداند و در کسب تجربیات دیگران و تکنیک هاى روز کوشا باشد. از زبان و به نقل قول بسیارى از برنامه نویسان حرفه اى شنیده و خوانده ام که به روزترین و سریع ترین دانش و کسب و کار دنیا برنامه نویسى است. پس یک برنامه نویس موفق هیچ گاه نباید به داشته هاى هر چند پربارش قره شود و از تکاپوى روزانه باز ایستد.
یک مشکل دیگر که غالباً برنامه نویسان نوجوان و یا کم تجربه تر را درگیر می کند، این است که آنها بعد از اینکه در توسعه یک نر مافزار، وب سایت و غیره به خطایی برخورد کردند، پس از چند بار تلاش و کوشش از کوره درمی روند و عطاى موفقیت را به لقایش می بخشند و کلاً یا پروژه را بی خیال می شوند یا در صورت امکان، بخش مورد نظر را از پروژه حذف می کنند و غالباً فکر می کنند گذاشتن زمان هاى بسیار براى حل یک مشکل اتلاف وقت است، در صورتی که به نظر من نتیجه شکست تا همیشه در ذهن شما خواهد ماند و در روند و زمان کلى انجام پروژه باز هم تاثیر خود را خواهد گذاشت.
نکته عملى اینکه یک برنامه نویس براى موفقیت باید حداقل روزانه بیش از یک ساعت از وقت خود را در وب براى جستجو در مورد تازه هاى زمینه تخصصى خود صرف کند.
یک فرق نامحسوس دیگر که بین برنامه نویسى حرفه اى و موفق با شکست خوردگان این راه وجود دارد این است که دسته موفق معمولاً از خلاقیت و نوآورى زیادى در کارشان استفاده می کنند و این در حالى است که دسته دیگر با آنکه شاید از بار دانش بیشترى نیز برخوردار باشند، اما به دلیل نداشتن تفکر خلاقانه هیچ وقت نمی توانند نمونه محصولات جدیدتر، متنوع تر و با کیفیت ترى خلق کنند.
بسیارى از برنامه نویسان از حل مسائل الگو ریتمى و ریاضیات گریزانند و احساس می کنند حل مسائل ریاضى و الگوریتمى هیچ کمکى به پیشرفت و کسب درآمد بیشتر آنها در آینده نخواهد کرد اما نباید فراموش کنیم که یکى از مهم ترین صفات یک برنامه نویس موفق توانایى او در حل مسئله می باشد و در واقع، اگر برنامه نویسى از حل مسائل گریزان باشد، عملاً نمی توان نام برنامه نویس بر او گذاشت.
البته براى فرا گرفتن تمامى این تکنیک ها یک کلید اصلى و ساده وجود دارد و آن چیزى نیست جز علاقه! اگر سعى کنید با علاقه کد بزنید، مطمئن باشید هیچ گاه دغدغه سختی هاى بالا را نخواهید داشت. به برنامه نویسی علاقه داشته باشید. اطمینان حاصل کنید که آن قدر از برنامه نویسی لذت می برید که حاضر باشید 10 سال از عمرتان را صرفش کنید.
در پایان، می توان گفت علیرغم اینکه برنامه نویسى یک شغل پر درآمد، خلاقانه، پر تنوع و باثباتى است اما نباید فراموش کرد در این عرصه تنها کسانى موفق هستند که تکنیک هاى مطروحه را خوب کسب کرده و به کار گیرند و الباقى متاسفانه در کمال صرف هزینه هاى مالى و زمانى بسیار باید به داشتن شغل هاى نامربوط و غیرمستقیم و یا پست هاى پایین تر بسنده کنند.
منبع:article.tebyan.net
- ۹۶/۱۰/۱۴